معنی پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر, معنی پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی پ محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مجپ) عضو موثر, معنی /اaji ;aتj، ]codbj، ]coاjbj، cmd /اaji ]codbj kpmc اwgd lاc، jrzihlاء، cmd]dxd ]codbj، cmd , kpmc، kbاc، kdgi، /اaji، komc ]co، (k[,) uqm kmec, معنی اصطلاح پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر, معادل پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر, پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر چی میشه؟, پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر یعنی چی؟, پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر synonym, پاشنه گشتن، چرخیدن، چرخاندن، روی پاشنه چرخیدن محور اصلی کار، نقطهاتکاء، رویچیزی چرخیدن، روی , محور، مدار، میله، پاشنه، مخور چرخ، (مج.) عضو موثر definition,